تولد دوست عزیزم یگانه🎂🎁🎈
به نام کسی که یگانه را برایم معصومه کرد
در پس بود و نبود خندهها
در پس هست و نیست گریهها
مرواریدی به چشمانم جوانه زد که فقط دلم میخواست او را خواهر صدا کنم... اولین باری که آوای زیبایت بر گوشم نجوا شد...
نخستین باری که مِهرت بر نگارههایم بَلوا شد...
همان زمان
همان دقیقه
خواهرم شدی
همان ثانیه
همه چیز من از زندگی شدی
به گونهای که...
حتی در بدترین شرایط هم
در کنارم بودی...
در زندگیام بودی و خواهی بود... اما حال
اکنون که در آستانهی تولدت هستیم...
اکنون که در زیباترین ماه خدا هستیم...
چه گویم از تو؟!
چه واژهای را در قلمم بیاورم که در بر دارندهی همه چیز باشد...
هر چه گویم
هر چه نوشتم
بسندهی مهرت نیست...
چه گویم که تو را هیچ صفاتی یارایم نیست... پس...
این گونه توانم گفت...
عزیز دلم
خواهر همیشگی
یار زندگی
یگانه ی مهربانی
زاد روزت گل باران
امید است همیشه یگانهی من باشی...