یک روز برفی
به نام خدا ...
سلام به همگی ؟ خوب هستید؟ هفته ی پیش بود ازچهارشنبه شب یا پنج شنبه شب بود برف ها شروع به باریدن کردش به طوری که تا شنبه برف ها به 45 سانت رسیده
بودش جالبیش اینجا بودش که به هرکی زنگ زدم وخبر دادم تعطیلیم فردا (شنبه) گفتند ما فردا امتحان داریم(شنبه) تازه ماهم شانس آوردیم آخه شنبه امتحان فارسی
داشتیم اون هم ازدرس رستم و اشکبوس وحدود 44تا بیت هستش وتازه 20تا بیتش رو معلممون گفته بودش حفظ کنیم که الان خداروشکر حفظم وقراره
شنبه(پس فردا) ازمون این درس رو بپرسه ویاشاید هم امتحان کتبی بگیره دعا کنید برام دوستای گلم ودرضمن دیشب برنامه ی خندوانه برزو ارجمند رو دعوت کرده
بودند توی برنامشون وامشب هم محمد حسین میثاقی مهمان برنامه ی خندوانه هستش حتما ببینید ماهم که چندروزی بودش تلویزیونمون چون خراب شده بودش دیگه
خاموشش نمی کنیم وسعی می کنیم حداقل روشنش بگذاریم بمونه وامشب هم که داداش محمدم و زنداداش سمانه ام اومدند خونمون وخیلی خوش گذشت اوتلو بازی
کردیم. جای همگیتون خالی بود این دمه آخری هم قبل ازاینکه زنداداش سمانه ام و داداش محمدم می خواستند برند من وزنداداش سمانه ام دوباره اوتلو بازی کردیم که به
قول زنداداش سمانه ام بعداز 4بار بازی کردن درامشب بدند ازمن .اوتلو یک بازی ای هستش که من و زنداداش سمانه ام و داداشای گلم باهاش خاطره های خوبی داریم
ودراتفاق های این بازی ما5نفر زیر قولمون زیاد زدیم و اخیرا هم سربازی دربی استقلال و پرس پلیس بود که زنداداش سمانه ام زیر قولشون زدند البته بستنی رو دادند ومنم
نکه قلب پاکی دارم قبول کردم دوستتون دارم
خودم