دیدن دبیر جانم ❤️
یک روز وقتی با همکلاسی هام نمیریم مدرسهمنم ساعتای 11 رفتم حدیدی پور به دیدن دبیرجانم و تا ساعت 1 توی سالن و توی حیاط بودم و صبرکردم تا
زنگ آخرشون که به صدا در اومد و دبیرجانم که اومدن پایین باهاشون سلام و احوال پرسی کردم و بغلشون کردم و از من پرسیدند مسافرت کجا رفتی ؟ منم
گفتم تربت حیدریه رفتم، دبیرجانم هم گفتند اولای عید یعنی تا 4 و 5 فروردین تربت حیدریه بودند پ ن: شوهر دبیرجانم اهل تربت حیدریه هستند و کارمند
بانک کشاورزی توی بلوار سجاد هستند ومنم به دبیرجانم گفتم که 10 فروردین تا 15 فروردین تربت حیدریه بودم و دوباره دبیرجانم میخواستند من و
برسونند و البته منم تا جای فرهنگ 2 دویدم تا اینکه رسیدم به اتوبوسس و با اتوبوس راه افتادم به سمت خونه ی داداش محمدم و موقعی که داشتم
سوار اتوبوس میشدم دیدم که دبیر جانم با ماشینشون از فرهنگ 4 اومدند بیرون ️
#دبیر_جانم
#Kh_A
#math_teacher