معصومه باروئیمعصومه باروئی، تا این لحظه: 23 سال و 3 ماه و 8 روز سن داره
وبلاگ عزیزموبلاگ عزیزم، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 29 روز سن داره
مامانمامان، تا این لحظه: 60 سال و 1 ماه و 11 روز سن داره
زنداداش سمانهزنداداش سمانه، تا این لحظه: 37 سال و 1 ماه و 25 روز سن داره
داداش محمدداداش محمد، تا این لحظه: 37 سال و 9 روز سن داره
داداش صادقداداش صادق، تا این لحظه: 35 سال و 3 ماه و 25 روز سن داره
داداش امیرداداش امیر، تا این لحظه: 33 سال و 3 ماه سن داره
زنداداش فروزانزنداداش فروزان، تا این لحظه: 32 سال و 7 ماه و 26 روز سن داره
دبیر جانمدبیر جانم، تا این لحظه: 42 سال و 7 ماه و 5 روز سن داره
حسینحسین، تا این لحظه: 4 سال و 9 ماه و 30 روز سن داره
زنداداش نگارزنداداش نگار، تا این لحظه: 36 سال و 4 ماه و 30 روز سن داره
رادمهررادمهر، تا این لحظه: 3 سال و 1 روز سن داره
سالگرد عقد داداش محمد و زنداداش سمانهسالگرد عقد داداش محمد و زنداداش سمانه، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 19 روز سن داره
سالگرد عروسی داداش محمد و زنداداش سمانهسالگرد عروسی داداش محمد و زنداداش سمانه، تا این لحظه: 9 سال و 1 ماه و 3 روز سن داره
سالگرد عقد داداش امیر و زنداداش فروزانسالگرد عقد داداش امیر و زنداداش فروزان، تا این لحظه: 5 سال و 8 ماه و 4 روز سن داره
سالگرد عروسی داداش امیر و زنداداش فروزانسالگرد عروسی داداش امیر و زنداداش فروزان، تا این لحظه: 4 سال و 6 ماه و 5 روز سن داره
سالگرد عقد داداش صادق و زنداداش نگارسالگرد عقد داداش صادق و زنداداش نگار، تا این لحظه: 3 سال و 25 روز سن داره

دنیای خاطراتم

روحت شاد دایی مهدی مهربونم😔😥🖤

1400/10/24 0:07
نویسنده : معصومه باروئی
75 بازدید
اشتراک گذاری

#دلتنگی
چه واژه ی تلخ و غریبی . چه حس سرد و سنگین و غم انگیزی
کاش دلتنگی مثل اشک بود
می ریخت و تموم می شد
می ریخت و سبک می شدی
اونوقت مجبور نبودی هرروز این حجم از دلتنگی و دنبال خودت اینطرف و اونطرف ببری.
دایی جووون عزیز
دایی مهربون
دایی صبور و دلسوز و دوست داشتنی
رفتن و پرکشیدنت یک کوه دلتنگی و غم و تنهایی و بیکسی رو رو شونه های ضعیفمون گذاشته.
مگه میشه زیر بار این همه غم دووم آورد.
نگاه گرمت، لبخند مهربونت،صلابت گفتار و رفتارت،عظمت راه رفتنت به ما جوون تازه می داد. شور زندگی داشتیم. شاد بودیم. درد نداشتیم.
اما حالا ۱۵ روزه که
پشتمون خالی شده
امیدمون ناامید شده
دلمون تنگ شده ، دلمون تنگ شده ، دلمون خیلی تنگ شده
دنیااا بی تو....
زندگی بی تو...
مطمئنم که جات خیلی خوبه و حال دلت خوب. خوش به سعادتت جان دلم.
برای حال دل ماهم دعا کن. برای آرامشمون.
دایی عزیز
دایی مهربون
دایی صبور و دلسوز و دوست داشتنی
#دلتنگتیم
حسرت نداشتنت تا قیامت رو دلمون می مونه
تسلیت واژه کوچکیست در برابر غم عظیم عزیزان:
علی آقا، آقا ابوالفضل، احمدآقا، آقارضا، آقا محمد و آقا احسان!
اعظم خانم مهربان و زینب خانم صبور!
زن دایی صبورم!
دایی حسین آقای عزیزم!
مادر عزیزم و خاله های مهربونم!
دردتان را
غمتان را
حالتان را
درک‌ می کنم🖤
عمیقانه تسلیت میگم و از خدای بزرگ ، برای همه مون ، صبر میخوام🖤

پسندها (2)

نظرات (2)

کاشفکاشف
23 دی 01 0:09
روحشون شاد و قرآن رحمت الهی باشه
فاطمه نظامفاطمه نظام
23 دی 01 0:10
😭😭😭🖤🖤