غذای حرم 😍
به نـــــــــــــــــــــــــــــــــام خــــــــــــدا ...
سلام به دوستای گلم امروز 1397/8/25 هستش و امروز من و مامان و بابام و داداش محمدم و زنداداش سمانه ام رفتیم ظهررفتیم حرم
امام رضا(ع) و غذای حرم رو خوردیم و غذا هم برنج و قرمه سبزی بودش آرام البته من در جریان بودم زبان آخه داداش محمدم توی تلگرام حدودا یک ماه قبل بهم پیام داده بود و
گفتش که عکس از شماره ملی خودم و مامان و بابام رو براش بفرستم و بهم گفت برای غذای حرم هستش و گغت به کسی نگم و منم که دخمل خوبی هستم به کسی نگفتم
آرامآرام و این شد که امروز رفتیم حرم و اینکه بیرون حرم ماشین هایی بودند که تا جای ورودی حرم میبردند و من فکر کردم این ماشین ها پولی هستش و تا به حال سوارش
نشده بودم و این شد که امروز دوبار سوارش شدم و بار اول که من و مامان و بابام و زنداداش سمانم سوار شدیم و داداش محمد تا جای حرم پیاده رفت و بار دومش مامانم و
داداش محمدم از حرم تا جای ماشین پیاده اومدند و من و زنداداش سمانم و بابام با ماشین اومدیم و از مامانم و داداش محمدمم جلو زدیم